برای تغییر کردن نیاز به سه شرط داریم: نخست باید تصمیمان را مبنی بر تغییر کردن طوری اعلام کنیم که قصد صدای ما را بشنود. دوم اینکه باید آگاهیمان را برای مدتی به کار گیریم. نمی توانیم صرفاً کاری را شروع کنیم و به محض اینکه دلسرد می شویم، آن را به حال خود رها سازیم. سوم اینکه باید پیامد اعمالمان را با حس بی طرفی کامل بنگریم. این بدان معناست که نمی توانیم درگیر افکار موفقیت یا شکست شویم.

پرواز تجریدی زمانی واقع می شود که ما کالبد اختری خود را به زندگی روزمره درآوریم. به زبان دیگر، زمانی که کالبد جسمانی ما کاملاً از وجود همتای انرژتیکی یا اثیری خویش آگاه شود، ما به تجرید، قلمرو کاملاً متفاوت آگاهی رفته ایم.

کلارا انگشت کوچک و اشاره اش را دراز کرد، سپس با لمس کردن شست به نوک دو انگشت دیگر، دایره ای ساخت. به من گفت: این علامتی بود که توجه آن نیرو را به دام اندازد و اجازه دهد از طریق خطوط انرژی یی که از نوک انگشتان سرچشمه می گیرند یا بدان منتهی می شوند، وارد بدن شود.

اگر انگشت کوچک و اشاره را در این حال همچون آنتنی باز کنیم، آنگاه انرژی در دایره ای که سه انگشت دیگر می سازند، به دام می افتد و نگاه داشته می شود. او گفت که با این حالت خاص دست می توانیم انرژی کافی به بدنمان بکشانیم برای اینکه آن را نیرومند یا درمان کنیم و یا آنکه خلق و خو و عادات خود را تغییر دهیم.